بی شک یکی از بهترین تجربه ها اینه که چیزیو کادو بگیری که شبیه خودت باشه.
یکی از تناقضایی که تو زندگیم باهاش درگیرم اینه که دوس دارم وقتی یه چیزی می نویسم تاریک باشه. از طرفی تو تاریکی نمی تونم بنویسم. اینه که نمی نویسم.
#توجیه
رادیو بعدِ اذان زیارت وارث پخش می کنه
بخشِ مورد علاقه ی من از محرم :)
خوبه یه وقتایی به جایِ "این روزا چی کار می کنی؟" بپرسیم: "این روزا به چی فک می کنی؟"
گرچه ممکنه جوابِ هر دوش "هیچ چی" باشه.
مطلقن هیچ چی.
نقاشیِ دیواری
تئاترِ خیابانی
اون پسره که جلوی حافظیه سنتور می زنه...
به راستی سلیقه ی ما را چه می شود؟!
از کِی با هنرِ زیرسقفی مشکل پیدا کردیم؟