عصرانه و سکوت

دفترِ خاطراتِ چکاوک کافی

عصرانه و سکوت

دفترِ خاطراتِ چکاوک کافی

نوشتن نعمته
کاش خدا این نعمتشو نگیره ازم...

طبقه بندی موضوعی
بایگانی
آخرین مطالب

255-دستمال

دلم کباب شد برای خودم. از حمام آمده‌بودم. همان‌طور که مسیج‌های تازه رسیده را چک می‌کردم رفتم سراغ جعبه دستمال کاغذی که خیسی گوشم را بگیرم. چرخیدنم توی گوشی که تمام شد آمدم دستمال مچاله را بیندازم توی سطل آشغال. دیدم بی‌حواسی یک دستمال دیگر هم کنار تختم گذاشته‌ام. تا کرده و آماده برای گریه. دلم کباب شد برای خودم.

  • ۰۱/۰۶/۱۳
  • چکی

نظرات  (۰)

هیچ نظری هنوز ثبت نشده است
ارسال نظر آزاد است، اما اگر قبلا در بیان ثبت نام کرده اید می توانید ابتدا وارد شوید.
شما میتوانید از این تگهای html استفاده کنید:
<b> یا <strong>، <em> یا <i>، <u>، <strike> یا <s>، <sup>، <sub>، <blockquote>، <code>، <pre>، <hr>، <br>، <p>، <a href="" title="">، <span style="">، <div align="">