خوبه یه وقتایی به جایِ "این روزا چی کار می کنی؟" بپرسیم: "این روزا به چی فک می کنی؟"
گرچه ممکنه جوابِ هر دوش "هیچ چی" باشه.
مطلقن هیچ چی.
یکی از زیبا ترین لحظاتِ هستی وقتیه که شقایق که هیچ علاقه ای به فوتبال نداره می پرسه :
چه قد وقتِ اضافه گرفته؟ ...
نقاشیِ دیواری
تئاترِ خیابانی
اون پسره که جلوی حافظیه سنتور می زنه...
به راستی سلیقه ی ما را چه می شود؟!
از کِی با هنرِ زیرسقفی مشکل پیدا کردیم؟
این آرزوهای بزرگ دارن پیرم می کنن
خب، به طورِ معمول آدما وقتی پیر می شن می میرن دیگه!
همه بازیگر ها را تحسین می کنند
اما حاضر نیستند با آن ها سرِ یک سفره بنشینند.
دیدرو
این طور ها نیست که بشود بگویم فقط ماییم که می فهمیم "تابستون کوتاهه" یعنی چی؟!
این طور ها نیس که فقط ما خاطره داشته باشیم با این نیم چه جمله!
اصلن شاید برای خودش یکی از جمله های پر تکرارِ زبانِ فارسی به شمار بیاید.
ولی فقط "تابستون کوتاهه" ای که تو نوشته باشی اش می تواند از قیافه ی من یک دو نقطه دی بسازد ؛
با یک دیِ باردار !
آخ نِستا!
فارغ از همه ی فاصله هایمان
از چپ و راست و بالا و پایین
از جسم و روح و متر و وجب
تمام این پنج سالِ بی خبری را با تو زنده بودم
ادعایی که دروغ نیست.