عصرانه و سکوت

دفترِ خاطراتِ چکاوک کافی

عصرانه و سکوت

دفترِ خاطراتِ چکاوک کافی

نوشتن نعمته
کاش خدا این نعمتشو نگیره ازم...

طبقه بندی موضوعی
بایگانی
آخرین مطالب

۲۶ مطلب با موضوع «خاطره» ثبت شده است

196

تو از بارون مردادم قشنگ تری!

147

Backstreet boys با incomplete و inconsolable شون منو به نقطه ای از ذهنم بردن که انگار چند قرن بود فراموشش کرده بودم.

140

ای کاش آدما ان قدر احمق نباشن که به کسی که عزاداره بگن: گریه نکن. واقعن نمی فهمن تو اون وضعیت احتیاج نداری کسی شونه هاتو بماله فقط احتیاج داری که عزیزت نمرده باشه. احتیاج داری دادا نمرده باشه. اصلن مریض نشده باشه. احتیاج داری بلند شه برات ماکارونی چرب و چیلی درست کنه و نمازشو غلط غلوط بخونه و باهات کل کل کنه و انگشتای چروکیده ش بلغزه رو تسبیحِ تربت کربلاش!

138

خواست تنهایی ما را به رخ ما بکشد...

ابتهاج

120

بچه‌تر که بودم یه چن باری خیال کردم ستاره ی دنباله‌دار دیدم

فقط این نیس که اون وختا خیال‌پرداز بودم یا توهم داشتم

اون وختا بیش‌تر به آسمون نیگا می کردم...

111

تصور کن یه قفسه پر از کتابایی که دوسشون داری رو
یه قفسه پر از کتابایی که همیشه می خواستی
کتابایی که هیچ جای دیگه ای پیداشون نکرده بودی
کتابایی که نا امید شده بودی از پیدا کردنشون...

حالا تصور کن این قفسه به همون رنگی باشه که دوس داری
تصور کن یه گلدون پر از گل های داوودیِ زرد هم گوشه ی یکی از ردیف هاش باشه

من ذوق زده ی یه همچین تصویرِ شگفت انگیزی ام!


گشته ام در جهان و آخر کار...

85

بی شک یکی از بهترین تجربه ها اینه که چیزیو کادو بگیری که شبیه خودت باشه.

خودت باشه.
:)

75

یکی از زیبا ترین لحظاتِ هستی وقتیه که شقایق که هیچ علاقه ای به فوتبال نداره می پرسه :

چه قد وقتِ اضافه گرفته؟ ...

59

تصادفِ بامزه
مقدمه ی کتاب
:)
Mordad20th

54

- ما مریضیم یا اونا؟
- اونا ... اونا... به خدا اونا... ما فقط تعدادمون کَمه...