عصرانه و سکوت

دفترِ خاطراتِ چکاوک کافی

عصرانه و سکوت

دفترِ خاطراتِ چکاوک کافی

نوشتن نعمته
کاش خدا این نعمتشو نگیره ازم...

طبقه بندی موضوعی
بایگانی
آخرین مطالب

۳۸ مطلب با موضوع «قالَ» ثبت شده است

71

همه بازیگر ها را تحسین می کنند

اما حاضر نیستند با آن ها سرِ یک سفره بنشینند. 




دیدرو

62

ترسِ من از این است که روزی چارپایان نیز نعره های شعرگونه سر دهند.

پترارک

60

The past
is not dead.


actually , it's not even past...


Wiliam Faulkner

56

درسته که همه در برابرِ قانون برابرَن.
ولی بعضیا برابر‌تَرَن...
.
.
.
به خاطرِ یک مشت روبل - نیل سایمون

52

دکتر چی می ده؟
چار تا قرص به ت می ده
ویزا که به ت نمی ده از این جا بری که ...



چخوف؟!

51

یه روز آقام به م گفت: ما برای آشنا شدن با درد و رنجِ فقرا گشنگی می کشیم.

گفتم: آقا جون؛ فقرا واسه چی می کشن؟


علی رضا نادری

48

بی معرفتی کرد
بی خداحافظی رفت

ولی گورِ پدرِ دلِ ما
دلِ تو خوش

47

دختر جون به کسی قول مول نده ، قولم دادی فک نکن باید حتمن به ش عمل کنی.


تئاترِ دکلره - مهدی کوشکی