عصرانه و سکوت

دفترِ خاطراتِ چکاوک کافی

عصرانه و سکوت

دفترِ خاطراتِ چکاوک کافی

نوشتن نعمته
کاش خدا این نعمتشو نگیره ازم...

طبقه بندی موضوعی
بایگانی
آخرین مطالب

43

خیلی طول کشید تا فهمیدم
اون عطری که توی پیاده رو های شلوغ، سینما، باشگاه، یا اتوبوس می شنوم و ازش خوشم می آد
همونی که هر بار می خوام از خانمِ بغل دستیم اسمشو بپرسم و هر بار روم نمی شه یا وقت نمی شه یا حواسم پرت می شه و یهو می بینم اون بغل دستی دیگه نیست؛

خیلی طول کشید تا فهمیدم، اون عطر، عطرِ خودمه!

  • ۹۵/۰۴/۲۵
  • چکی

نظرات  (۰)

هیچ نظری هنوز ثبت نشده است
ارسال نظر آزاد است، اما اگر قبلا در بیان ثبت نام کرده اید می توانید ابتدا وارد شوید.
شما میتوانید از این تگهای html استفاده کنید:
<b> یا <strong>، <em> یا <i>، <u>، <strike> یا <s>، <sup>، <sub>، <blockquote>، <code>، <pre>، <hr>، <br>، <p>، <a href="" title="">، <span style="">، <div align="">